اين پست معرفي نامه ي کامل نام و شخصيت شيواناست . به عبارتي نام مستعار من . منبع متن پست ارسالي مجله ي موفقيته که خود من هم با داستان ها و شخصيت شيوانا اونجا آشنا شدم ... براتون خلاصه ي مطلب رو اينجا مي نويسم .
داستان هاي کوتاه شيوانا سال هاست که در مجله ي موفقيت جاي ثابت خودش را پيدا کرده است. در سالگرد تولد موفقيت سوالي کوتاه از مهندس فرامز کوثري ، نويسنده داستان شيواناپرسيديمو از او خواستيم توضيح دهد که شيوانا کيست. آنچه مي خوانيد پاسخ نويسنده شيواناست :
در همين آغاز سخن بگويم که شيوانا وجود خارجي ندارد ! انسان خردمند و دانايي به اسم شيوانا با اين بيان شيوا و پرنغزي که در مجله موفقيت مي خوانيم هيچ وقت در اين دنيا نبوده است . به زبان خيلي ساده شيوانا يک شخصيت تخيلي است و دهکده شيوانا با همه ي ساکنانش هم در عالم واقعيت وجود ندارند .
شيوانا مخفف و کوته نوشته عبارت "شيوانا سخن دانا "است . کلمه ي "شيوا "با دو حرف آخر کلمه ي "دانا "کنار هم قرار داده شدند و نام شيوانا را ساختند .
شيوانا در مجله ي موفقيت متولد شد . لحن صريح و بي پرده ي شيوانا او را دوست داشتني کرد و صداقت و پاکي افکارش همه را مجذوب خود ساخت .
ديري نپاييد که يک نفر روي اينترنت ادعا کرد شيوانا را پيدا کرده است . آن هم در هند ! فرد ديگري با مطالعه ي دقيق بر روي فضاي داستان ها مدعي شد که محل دهکده ي شيوانا را روي نقشه ي جغرافيا يافته ايست . دهکده اي در ژاپن که بين دو رود خانه قرار دارد و مردمش مشغول کاشتن برنج هستند و مدرسه اي هم در حاضيه دهکده وجود دارد .از همه جالب تر اينکه خيلي ها ادعا کردند خود شيوانا هستند و براي خودشان روي اينترنت سايت زدند ! اما براي اينکه خيال همه را راحت کنم همينجا صريح مي گويم که شيوانا وجود خارجي ندارد و اگر من خالق آن هستم از ديد من شيوانا شخصيتيست کاملا ايراني و هماهنگ با فرهنگ اصيل اسلامي که به خداوند يکتا و اخلاق انساني معتقد استو از بدي و الودگي و دروغ و فريب دوري مي کند . او عصاره ي معلم هاي داناييست که در زندگي عادي با آنها برخورد مي کنيم .
يک ضرب المثل قديميست که مي گويد : "وقتي خردمند با دستانش به سمتي اشاره مي کند ، فرد ساده دل به نوک انگشتان او زل مي زند !"و اين يعني از سمت اشاره فرد خردمند غافل مي ماند . به نظرم بايد به جاي اينکه شيوانا را در شخصيتي مثل فرامرز کوثري جست و جو کنيم ، و يا با يافتن شخصيت و و اسم مشابهي در فرهنگ هاي ديگر سعي کنيم شخصيت او را لوث کنيم ، بهتر است لختي تحمل کرده و به سمتي که او اشاره مي کند بنگريم ! شايد آن گوهر گمشده اي که قرار است زندگيمان را متحول کند و مارا از ايني که هستيم بهتر سازد در امتداد انگشتان شيوانا باشد . در اين صورت ديگر شيوانا و نويسنده ي او اهميتي ندارند و سمت نگاه شيواناست که ارزشمند و ديدني مي شود ...
حرف شخص خسته :
اين کامل ترين و جامع ترين توضيح و معرفي بود که خودم از شيوانا خوندم . و واقعا خوش حالم که نام مستعارم اسم همچين شخصيته تکامل يافته ايه . هرچند خيالي ... و اميدوارم بتونم تو زندگيم مثل شيواناي واقعي زندگي کنم ...